عکس نوشته اسلامی:

ساخت وبلاگ
هرگز ایمن ز مار ننشستم که بدانستم آنچه خصلت اوست زخم دندان دشمنی بَتَر است که نماید به چشم مردم دوستسعدی-گلستان عکس نوشته اسلامی:...
ما را در سایت عکس نوشته اسلامی: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eomarzadeha بازدید : 37 تاريخ : شنبه 24 تير 1402 ساعت: 21:21

«زیگرید هونکه - Sigrid Hunke » آلمانی اشاره می‌کند که سبک جنگیدن (مبارزان مسلمان) در نبردها تکان‌دهنده و گیج‌کننده بود (برای جنگجویان صلیبی) که با تجهیزات و قابلیت‌های ساده جنگی می‌جنگید و با درگیری‌های فردی و گروه‌های سازمان‌یافته پیشرفته ی مسلمین روبرو بودند! او درباره رزمندگان و جنگجویان مسلمان می گوید:  «آنها از راه دور با اسب های تندرو آماده جنگ بودند،تیراندازان ماهری سوار بر اسب بودند. تیرهای خود را در فاصله ۸۰ متری به سوی دشمن نشانه می رفتند...»! و ادامه می دهد: تیرهای آنان سیل نابودکننده ای بود و تاکتیک سریع مهاجم [مسلمان] که می دود و سپس سنگر میگیرد و سپس ناگهان حمله را تکرار می کند، باعث سردرگمی و گیج شدن صلیبیون می شد. تا جایی که سپاهیان صلیبی را  فلج و زمین گیر می کردند و گاهی متوسل به فرار می شدند!» یکی از جنگجویان صلیبی صحنه ای را تعریف می کند که وقتی مسلمانان قبل از شروع جنگ با تیر به آنها حمله کردند او را به وحشت انداخت. میگوید : " ابرهای تیر کمانداران مسلمان مانند دسته های ملخ بود!  آنقدر غلیظ که نه باران و نه تگرگ باعث تاریکی بیشتر نمی شد، تیرها بدن بسیاری از ما را فرو می برد و هنگامی که مهاجمان رده اول [مسلمان] آستین های خود را خالی کردند به دنبال آنها گروه دوم می آمد ..  اسکادران دوم...!  و تیرهای خود را با شدت غیرقابل تصوری شروع به شلیک میکردند، این روش نبرد برای رزمندگان ما کاملاً بیگانه بود.» ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀ منبع :کتاب الابل علی بلاط قیصر، زیگرید هونکه، ص ۱۹۴-۱۹۳-۱۹۲ عکس نوشته اسلامی:...
ما را در سایت عکس نوشته اسلامی: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eomarzadeha بازدید : 37 تاريخ : شنبه 24 تير 1402 ساعت: 21:21

رسیدگی به شکایات رعیت از دست کارکنان در عهد عمر رَضِيَ اللهُ عَنهُ: عمربن خَطّاب، شخصاً به شکایات رعیت از دست والیان رسیدگی می‌کرد و به‌ پیگیری و استیضاح آن‌ها می‌پرداخت. ودر این راستا از صاحب نظران، افراد شورا و اطرافیان خود نظرخواهی می‌کرد. و در پایان به سزای کسی که مستحق سزا بود چه از والیان و چه از رعیت می‌‌پرداخت.و اینک نمونه‌ای از شکایات علیه والیان و عملکرد عمر رَضِيَ اللهُ عَنهُ در آن: ۱- شکایت مردم کوفه از سعد بن ابی وقاص- احتیاط در امور مسلمانان مقتضی بود که‌ فتنه‌ را از نطفه‌ خاموش گردانند و قبل از اینکه‌ منجر به‌ آشوب و تفرقه‌ و چه‌ بسا جنگ و درگیری شود، آن‌را خشک گردانند، حال اگر شخص مورد اتهام بری از تهمت است چه‌ بهتر،و عزل هیچ آسیبی بدو نمی‌رساند...گروهی از مردم کوفه به رهبری زعامه جراح بن سنان اسدی شکایتی علیه والی خود، سعد بن ابی وقاص، ترتیب دادند و هماهنگ با تجمع مجوسیان در نهاوند به قصد حمله بر مسلمانان، شکایت خود را مطرح کردند و از اشتغال به‌ مشکلات پدید آمده‌ برای مسلمانان سرباز زدند، این در حالی است که‌ سعد مردی عادل، مهربان، قوی، سخت‌گیر با اهل باطل و آشوب‌گر و دل‌نرم با اهل حق و عبادت‌گر بود، با این حال این دسته‌، توان تحمل حکم حق را نداشتند و در پی تحقق بخشیدن به‌ آرزوهایشان تلاش می‌کردند، از این‌رو زمانی ‌را برای شکایت خود انتخاب کردند که‌ بیشتر مستدعی گوش به‌ فرمان بودن امیر بود، با توجه‌ به‌ اینکه‌ مسلمانان به‌ جنگی سرنوشت ساز روی آورده‌ بودند و نیاز مبرمی به‌ اتحاد و همبستگی داشتند که‌ به‌ صورت دسته‌جمعی در برابر دشمن قدم علم کنند، و همچنین می‌دانستند که‌ عمر اهمیت ویژه‌ای برای اتحاد مسلمان بخصوص در چنین ظروفی قایل می‌باشد، بنابر این بسیار عکس نوشته اسلامی:...
ما را در سایت عکس نوشته اسلامی: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eomarzadeha بازدید : 27 تاريخ : شنبه 24 تير 1402 ساعت: 21:21

شنیدم که از نیکمردی فقیر   دل آزرده شد پادشاهی کبیر   مگر بر زبانش حقی رفته بود   ز گردن‌کشی بر وی آشفته بود   به زندان فرستادش از بارگاه   که زورآزمای است بازوی جاه   ز یاران کسی گفتش اندر نهفت   مصالح نبود این سخن گفت، گفت   رسانیدن امر حق طاعت است   ز زندان نترسم که یک ساعت است   همان دم که در خفیه این راز رفت   حکایت به گوش ملک باز رفت   بخندید کاو ظن بیهوده برد   نداند که خواهد در این حبس مرد   غلامی به درویش برد این پیام   بگفتا به خسرو بگو ای غلام   مرا بار غم بر دل ریش نیست  که دنیا همین ساعتی بیش نیست   نه گر دستگیری کنی خرمم   نه گر سر بری بر دل آید غمم   تو گر کامرانی به فرمان و گنج   دگر کس فرومانده در ضعف و رنج   به دروازهٔ مرگ چون در شویم   به یک هفته با هم برابر شویم   منه دل بر این دولت پنج روز   به دود دل خلق، خود را مسوز   نه پیش از تو بیش از تو اندوختند   به بیداد کردن جهان سوختند؟   چنان زی که ذکرت به تحسین کنند   چو مردی، نه بر گور نفرین کنند   نباید به رسم بد آیین نهاد   که گویند لعنت بر آن، کاین نهاد   وگر بر سرآید خداوند زور   نه زیرش کند عاقبت خاک گور؟   بفرمود دلتنگ روی از جفا   که بیرون کنندش زبان از قفا   چنین گفت مرد حقایق شناس   کز این هم که گف عکس نوشته اسلامی:...
ما را در سایت عکس نوشته اسلامی: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eomarzadeha بازدید : 45 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1402 ساعت: 18:59

گوستاو لو بون فیلسوف،مورخ،جامعه شناس و پزشک فرانسوی در مورد فرهنگ اخلاقی والای پیروان اسلام و تاثیرات آن بر جامعه بربر مسیحی اروپا می نویسد: "اینکه اخلاق اشراف و امرای نصاری در آن عصر چه بوده و مسلمین در مقابل دارای چه صفاتی بودند ما آن را کاملا نشان داده و ثابت نمودیم که اسلاف ما به وسیله‌ی معاشرت و مراودت با مسلمین، اطوار بربریت خود را به تدریج ترک گفته و در خصوص اخلاق بهادرانه و وظایف اخلاقی مانند شفقت و عاطفه به زن و پیر و بچه و پایبندی به قسم و عهد و امثال آن تماما از چیزهایی است که از پیروان اسلام آموختند.ما در بیان جنگ صلیب ثابت نمودیم که نصارای اروپا در صفات مزبور، فرسنگ ها از مسلمین عقب بودند. " منبع:تمدن اسلام و عرب،گوستاو لوبون،ترجمه:فخر داعی گیلانی،ص۷۶۲ عکس نوشته اسلامی:...
ما را در سایت عکس نوشته اسلامی: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eomarzadeha بازدید : 40 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1402 ساعت: 18:59

در این روزها، مدام یاد حکایت گاوی می‌افتم که مولانا در دفتر پنجم مثنوی می‌آورد. گاوی که تنها روی جزیره‌ای زندگی می‌کند و صبح تا شب، می‌چرد و خود را فربه می‌کند؛ اما شب تا صبح دل‌نگران است که مبادا فردا که از خواب بیدار می‌شوم، چیزی برای خوردن پیدا نکنم.  فردا صبح با هراس فراوان می‌خورد و حسابی فربه می‌شود، اما دوباره، شب تا صبح از اضطراب و احساس بی‌ثباتی، لاغر و رنجور می‌شود. این دور باطل خوردن، چاق شدن و نگران بودن و لاغر شدن سال‌های سال زندگی گاو بیچاره را تباه می‌کند. مولانا می‌گوید اگر گاو به "گذشته" نگاه می‌کرد، به خاطر می‌آورد که سال‌های سال زندگی کرده و کم نیاورده آن‌گاه می‌توانست "حال"اش را با آسودگی و لذت بیشتر و درد کمتری بگذراند. اما گاو تنها رو به سوی آینده دارد و نگرانی.  گاو نمی‌تواند به خداوند اعتماد کند و با زندگی کنار بیاید، پس جان خود را می‌فرساید و عمر را می‌بازد.  شاید اگر مولانا این روزهای پرتشویش ما را می‌دید که یک روز نگران ویروس قدیمی هستیم و روزی دیگر از ترس ویروس جدید، چنان می‌لرزیم که حتی خود بیماری هم نمی‌تواند تا این حد ما را بلرزاند، اگر مولانا این روزهای ما را می‌دید، داستانی شبیه قصه گاوی تنها در جزیره‌ای خرم برایمان می‌خواند  شاید به جای گاو از تشبیهی مودبانه‌تر استفاده می‌کرد و شاید هم همان مولانای بی‌تعارف و بی‌ملاحظه می‌ماند  اما به هرحال به یادمان می‌آورد که قرن‌هاست داستان زندگی ما پر بوده از بیماری و غصه و فقدان و...با این حال ما تاب آورده‌ایم و حالا ، به احتمال زیاد در امن‌ترین نقطه از نظر پزشکی و صلح و آسایش ایستاده‌ایم و در عین حال، (بازهم احتمالا) در متزلرل‌ترین نقطه به لحاظ روحی روانی  ما بسی ب عکس نوشته اسلامی:...
ما را در سایت عکس نوشته اسلامی: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eomarzadeha بازدید : 40 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1402 ساعت: 18:59